top of page

از موسیقی تا مزه‌ی نان خانگی: چگونه تجربه‌های ساده ما را دوباره زنده می‌کنند؟ (پیوند میان خاطرات حسی روزمره و روان‌درمانی)

ree

آیا واقعاً از گذشته عبور کرده‌ای،وقتی هنوز با بوی نان یا صدای باران، اشکت درمی‌آید؟شاید بدن هنوز دنبال راهی است برای گفت‌وگو...شاید روان‌درمانی باید از بو و صدا شروع شود، نه از کلمه.

اگر مهاجرت کرده‌ای و لابه‌لای زندگی پرمشغله، خودت را فراموش کرده‌ای…اگر والد یا همسری هستی که احساس فرسودگی می‌کنی…یا روان‌درمانگر و دانشجوی روان‌شناسی هستی که دنبال زاویه‌های تازه و انسانی در درمان می‌گردی —این مقاله، هم برای ذهن توست، هم برای بدن تو.


درمان همیشه با کلمه شروع نمی‌شود

گاهی درمان در کلمات پیچیده یا نظریه‌های سنگین نیست.درمان گاهی در صدای نرمی است که از پیانو بلند می‌شود،در بوی نانی که از فر بیرون می‌آید،یا در لحظه‌ای که دستت لبه‌ی فنجان گرم را لمس می‌کند و بدنت بی‌صدا می‌گوید:«من زنده‌ام.»

در رویکرد Vita Senses Therapy — ترکیبی از روان‌درمانی، موسیقی، آشپزی و کار با حواس — ما یاد می‌گیریم به‌جای تحلیل بیش‌ازحد، با تجربه‌های کوچک و ساده دوباره وصل شویم به خودمان.


چگونه تجربه‌های ساده‌ی حسی می‌توانند در درمان مؤثر باشند؟

بدن ما همیشه با ما حرف می‌زند، فقط اغلب حواسمان نیست.وقتی موسیقی آرامی گوش می‌دهیم و قلب‌مان آرام‌تر می‌تپد،وقتی بوی خمیر نان را حس می‌کنیم و یاد کودکی‌مان می‌افتیم،یا وقتی فنجان چای داغ را در دستان‌مان نگه می‌داریم و گرمایش به پوست‌مان می‌نشیند،در واقع در حال تجربه‌ی درمانی بی‌کلام و عمیق هستیم.

هر حس، پلی است میان ذهن و بدن.پُلی که ممکن است سال‌ها خاموش بوده باشد…و حالا وقت زنده‌کردن آن رسیده است.


چهار تمرین ساده برای بازگشت به زندگی از مسیر حواس

۱. گوش کن، نه فقط بشنو

پنج دقیقه بنشین و به صدای زندگی گوش بده:صدای باران، موسیقی ملایم، یا حتی نفس‌های خودت.نفس‌هایت را با آن صدا هماهنگ کن.بدون قضاوت، فقط در لحظه باش.

۲. لمس کن و در تماس بمان

یک شیء آشنا را انتخاب کن:فنجان قدیمی، روسری مادر، کتابی که بارها ورق زدی…چشم‌ها را ببند و با دقت لمسش کن.حس امنیت را از طریق تماس با این شیء بازآفرینی کن.

۳. بوی زندگی را نفس بکش

بوی نان تازه، قهوه یا خاکِ خیس‌شده با باران...بگذار بو در بدنت حرکت کند.اگر خاطره‌ای بالا آمد، فقط نگاهش کن؛ نه قضاوتش، نه تغییرش.

۴. مزه کن و لذت ببر

یک لقمه‌ی نان، قاشق سوپ یا فنجان چای.این‌بار، آهسته و با حضور.زندگی همین لقمه‌هاست.همین لحظه‌های معمولی که معنای واقعی درون‌شان پنهان است.


داستانی واقعی از سکوت، بوی چای و رهایی

چند سال پیش، مراجع مردی داشتم که تقریباً هیچ‌وقت حرف نمی‌زد.اگر هم چیزی می‌گفت، فقط در حد پاسخ‌های کوتاه به سوالاتم بود.همسرش گفته بود که ارتباط اجتماعی‌اش ضعیف است و احساساتش را ابراز نمی‌کند.

آن زمان هنوز رویکرد Vita Senses Therapy شکل نگرفته بود.اما احساس می‌کردم باید از جایی غیراز کلمه شروع کنم.از او خواستم فقط چند لحظه چشم ببندد.بوی چای نعنا را تصور کند.صداهایی از طبیعت را گوش دهد.و فقط در یک دفتر، بنویسد که چه حسی دارد.

جلسه‌ی سوم، وقتی داشت از تجربه‌ی بو نوشت، آرام گفت:«یه‌دفعه دلم خواست گریه کنم… نمی‌دونم چرا.»همین‌جا، اولین ترک روی دیواره‌ی یخ‌زده‌ی درونش افتاد.بدون فشار. بدون تحلیل.فقط با یک حس آشنا.


زندگی یعنی زندگی‌کردن با حواس

درمان فقط با کلمات و نفس‌های عمیق نیست،بلکه استفاده از هنر و حواس پنج‌گانه برای بیان احساسات می‌تواند مفید باشد.برای رهایی از استرس، اضطراب یا فرسودگی،فقط نفس عمیق یا سفر رفتن کافی نیست.

گاهی باید با بوی نان زندگی کرد.با شنیدن موسیقی، آواز خواندن یا نواختن ساز.نه برای جالب‌بودن، بلکه برای بازگشت به خود.

اگر این مقاله برایت مفید بود، لطفاً آن را با دوستانت به اشتراک بگذار.همچنین خوشحال می‌شوم اگر تجربه‌ی حسی خاصی که برایت اثرگذار بوده را در بخش نظرات بنویسی.شاید یکی دیگر هم با خواندن حرف تو، دلش گرم شود.

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

متن قانونی دربارهٔ حقوق نویسنده و استفادهٔ علمی از مقالات

تمامی مقالات این وب‌سایت به طور کامل و اختصاصی توسط روان‌شناس هاجر اورنگ نوشته شده‌اند و هیچ بخشی از منابع خارجی اقتباس یا کپی نشده است.

دانشجویان، روان‌شناسان، و متخصصان حوزهٔ سلامت روان می‌توانند از این مقالات برای پژوهش‌های علمی (مانند پایان‌نامه کارشناسی، ارشد یا دکترا)، مقالات پژوهشی یا محتواهای آموزشی استفاده کنند، فقط به شرط رعایت موارد زیر:

نام نویسنده باید به‌وضوح ذکر شود: روان‌شناس هاجر اورنگ

منبع کامل باید نوشته شود: برگرفته از وب‌سایت www.pureinsightstherapy.com

در صورتی که این موارد رعایت نشود و محتوای مقاله بدون ذکر منبع یا نویسنده به‌صورت کامل یا جزئی کپی شود، این عمل سرقت علمی (پلاژیاریسم) محسوب شده و از نظر قانونی پیگیری خواهد شد.

 
 
 

Recent Posts

See All
غم، هم‌راهی که باید شناختنش را یاد گرفت

غم دشمن ما نیست؛ صدایی از درون است که می‌خواهد شنیده شود غم یکی از طبیعی‌ترین تجربه‌های انسانی‌ست، اما بیشتر ما یاد گرفته‌ایم از او فاصله بگیریم. به ما گفته‌اند باید «محکم» باشیم، «مثبت» فکر کنیم و اج

 
 
 

Comments


bottom of page