top of page

رهایی از فرسودگی با پنج حس: چرا بازگشت به لحظه‌ی حال شفابخش است؟

ree

مقدمهتا حالا شده به این فکر کنی که حواس پنجگانه چقدر می‌تونن در رهایی از فرسودگی تأثیرگذار باشن؟البته اگر درست ازشون استفاده کنیم.در دنیای پرسرعت امروز، مخصوصاً برای کسانی که تجربه‌ی مهاجرت دارند، ذهن مدام در حال دویدن است. بین گذشته‌ای که ازش جدا شدیم و آینده‌ای که هنوز شکل نگرفته، جایی برای نفس کشیدن باقی نمی‌ماند.در نتیجه، خستگی ذهنی، بی‌انرژی بودن، بی‌خوابی و احساس بی‌معنایی آرام‌آرام وارد زندگی‌مان می‌شود.این احساس همان چیزی است که روان‌شناسان به آن فرسودگی (Burnout) می‌گویند — حالتی از خستگی عمیق جسمی، ذهنی و هیجانی که نه با خواب برطرف می‌شود، نه با تعطیلات.ما معمولاً در پاسخ به این احساس، توصیه‌هایی ساده می‌شنویم:«چند روز برو مسافرت!»«مثبت فکر کن، همه‌چیز درست می‌شه!»یا «یه فنجون چای بخور و استراحت کن!»اما آیا واقعاً این‌ها برای رهایی از فرسودگی کافی‌اند؟واقعیت این است که نه.زیرا فرسودگی با یک سفر یا چند روز استراحت درمان نمی‌شود.در رویکردهای علمی روان‌درمانی، به مراجع گفته نمی‌شود «برو استراحت کن»، بلکه کمک می‌شود او یاد بگیرد در زندگی روزمره دوباره حضور پیدا کند.یاد بگیرد لحظه‌ها را زندگی کند، نه فقط تحمل.از همین‌جا بود که ایده‌ی رویکرد Vita Senses Therapy شکل گرفت — روشی که ترکیبی است از روان‌درمانی، هنر، موسیقی، آشپزی و توجه به حواس پنجگانه برای بازگشت به «اکنون».


فرسودگی از نگاه علم روان‌شناسیدر علم روان‌شناسی، «فرسودگی شغلی» یکی از شاخه‌های اختلالات مرتبط با استرس مزمن است. نخستین‌بار هربرت فرودنبرگر (Herbert Freudenberger) در سال ۱۹۷۴ این اصطلاح را مطرح کرد.از نگاه علمی، فرسودگی یعنی کاهش تدریجی انرژی، انگیزه و تمرکز، در اثر قرار گرفتن طولانی‌مدت در شرایط فشار روانی.در این وضعیت، سه نشانه‌ی اصلی ظاهر می‌شود:

  1. خستگی شدید جسمی و ذهنی

  2. بی‌تفاوتی یا فاصله‌ی عاطفی نسبت به کار و اطرافیان

  3. احساس ناکارآمدی یا بی‌ارزشیتحقیقات جدید نشان می‌دهد که فرسودگی فقط در محیط کار نیست؛ مهاجرت، والدگری، یا حتی فشارهای روزمره‌ی زندگی شهری هم می‌تواند همین علائم را ایجاد کند.مطالعات انجام‌شده در دانشگاه استنفورد (۲۰۱۹) و آکسفورد (۲۰۲۲) نشان داده‌اند که تمرین‌های مبتنی بر مایندفولنس (Mindfulness) و فعال‌سازی حواس پنجگانه می‌توانند سطح استرس را تا ۳۵٪ کاهش دهند و تمرکز ذهنی را به‌طور چشمگیری افزایش دهند.دلیل این تأثیر علمی است: وقتی حواس پنجگانه فعال می‌شوند، مغز از حالت «بقاء و اضطراب» (فعالیت سیستم سمپاتیک) به حالت «آرامش و بازسازی» (فعالیت سیستم پاراسمپاتیک) می‌رود.به بیان ساده‌تر، حضور در لحظه باعث می‌شود بدن احساس امنیت کند، و این آغاز فرآیند درمان است.


چرا بازگشت به لحظه‌ی حال شفابخش است؟ذهن ما یا در گذشته زندگی می‌کند، یا در آینده.اما بدن همیشه در حالِ اکنون است.وقتی ذهن و بدن از هم جدا می‌شوند، احساس خستگی، اضطراب یا بی‌معنایی ظاهر می‌شود.اما وقتی با حواس پنجگانه دوباره با بدن‌مان ارتباط می‌گیریم، ذهن آرام‌آرام از نگرانی‌های آینده فاصله می‌گیرد و به اینجا و اکنون برمی‌گردد.در واقع، حضور در لحظه، نوعی بازگشت به خانه است.

راه‌حل: زندگی کردن، نه فقط انجام دادنراه‌حل رهایی از فرسودگی در «کارهای بزرگ» نیست.در تغییر زاویه‌ی نگاه به «کارهای کوچک» است.فرسودگی زمانی رخ می‌دهد که کارها را بدون حضور، بدون عشق و فقط از روی وظیفه انجام می‌دهیم.در حالی‌که درمان، از همان لحظه‌ای آغاز می‌شود که تصمیم می‌گیریم حتی ساده‌ترین کارها را زندگی کنیم.اگر چای درست می‌کنی، با همه‌ی وجودت بویش را حس کن.اگر پیانو می‌نوازی، به ارتعاش صداها گوش بده.اگر در خیابان قدم می‌زنی، به صدای برگ‌ها، به باد روی پوستت توجه کن.وقتی هر کار ساده‌ای را با عشق انجام می‌دهی، ذهنت می‌فهمد که زندگی هنوز جریان دارد.

پنج گام علمی برای رهایی از فرسودگی با کمک حواس پنج‌گانه


گام اول: بیدار کردن آگاهی از بدن (Body Awareness)هر روز چند دقیقه چشمانت را ببند و از خودت بپرس:«الان در بدنم چه حسی دارم؟»آیا شانه‌هایت سنگین است؟ نفست کوتاه است؟فقط ببین، بدون قضاوت.این تمرین ساده باعث می‌شود مغز از حالت «پراکندگی ذهنی» به حالت «حضور» تغییر کند.وقتی بدن را حس می‌کنی، در واقع دوباره به خودت برمی‌گردی.


گام دوم: فعال کردن شنوایی (Hearing Awareness)یک دقیقه فقط گوش بده.نه برای تحلیل، فقط برای شنیدن.صدای پرنده‌ها، صدای آب در سینک، حتی صدای ماشین‌ها.در Vita Senses Therapy از صداهای طبیعت استفاده می‌شود تا ذهن یاد بگیرد دوباره بشنود، نه فقط گوش دهد.وقتی با آگاهی گوش می‌دهی، صداها تبدیل به موسیقی زندگی می‌شوند.


گام سوم: درگیر کردن حس بویایی و چشایی (Smell & Taste)وقتی قهوه دم می‌کنی یا غذا می‌پزی، برای چند لحظه فقط به بو و مزه توجه کن.بدون قضاوت، بدون عجله.این تجربه‌ها ذهن را از افکار پراکنده بیرون می‌آورد و به لحظه‌ی حال بازمی‌گرداند.مطالعات نشان داده‌اند که تمرکز بر حس بویایی می‌تواند سطح اضطراب را تا ۲۵٪ کاهش دهد، زیرا مستقیماً با بخش هیجانی مغز (سیستم لیمبیک) ارتباط دارد.


گام چهارم: لمس و تماس با زندگی (Touch Awareness)در طول روز چیزهایی را لمس کن که حس خوبی می‌دهند: یک فنجان گرم، بافت لباس نرم یا برگ‌های یک گیاه.حس لمس یکی از قوی‌ترین پل‌ها میان ذهن و احساس است.وقتی لمس را با آگاهی انجام می‌دهی، مغز شروع به ترشح هورمون‌های آرامش مثل «اکسی‌توسین» می‌کند و بدن پیغام امنیت دریافت می‌کند.


گام پنجم: تصویرسازی ذهنی و تجسم آرامش (Visualization)هر شب قبل از خواب، خودت را در مکانی امن و آرام تصور کن — صدای دریا، بوی نان تازه، یا نوای ملایم پیانو.ذهن تفاوت میان تخیل و واقعیت را در احساس تشخیص نمی‌دهد؛پس می‌توانی از قدرت تخیل برای ساختن احساس واقعی آرامش استفاده کنی.


داستان واقعی: سارا، زنی که دوباره خودش را پیدا کرد«سارا» دو سال پیش به سوئد مهاجرت کرد.او دانشجوی مهندسی نرم‌افزار در یکی از دانشگاه‌های معتبر بود و در عین موفقیت تحصیلی، با اضطراب اجتماعی، احساس تنهایی و فشارهای فرهنگی دست‌و‌پنجه نرم می‌کرد.وقتی برای مشاوره تماس گرفت، گفت:«احساس می‌کنم در این کشور، حتی وقتی بین آدم‌ها هستم، باز هم تنهایم.»برایش برنامه‌ای ۱۲ جلسه‌ای طراحی کردم.در هر جلسه، با تمرین‌های آگاهی از بدن، گوش دادن به صداهای محیط، نوشتن در ژورنال روزانه و تجربه‌ی لذت‌های ساده زندگی، پیش رفتیم.از او خواستم هر روز بعد از کار، در دفترچه‌اش بنویسد:امروز با چه چیزی زندگی کرده‌ام؟و از ۱ تا ۸ به میزان لذت هر تجربه نمره بدهد.چند هفته بعد، متوجه شد که کوچک‌ترین چیزها هم برایش معنا پیدا کرده‌اند — صدای برگ‌ها، بوی قهوه، لمس کلیدهای پیانو.در جلسات آخر، خودش گفت:«احساس می‌کنم دوباره می‌توانم در اینجا نفس بکشم.»او حالا در سمینارها شرکت می‌کند، سفر می‌رود و از روزمرگی لذت می‌برد.نوازندگی پیانو برایش از یک سرگرمی، به بخشی از هویت جدیدش تبدیل شده است.


جمع‌بندی: زندگی کن، نه فقط انجام بدهبرای رهایی از فرسودگی، کافی نیست که فقط برویم سفر یا چای بنوشیم.راه‌حل در این است که با عشق زندگی کنیم.وقتی هر کاری را با آگاهی و حضور انجام می‌دهی، حتی ساده‌ترین لحظه‌ها هم عمق پیدا می‌کنند.اگر این مقاله برایت مفید بود، لطفاً در بخش دیدگاه‌ها بنویس:کدام یک از پنج گام برایت الهام‌بخش‌تر بود؟تجربه‌ات را با ما و دیگر خوانندگان به اشتراک بگذار تا دیگران هم از آن بهره ببرند.و اگر فکر می‌کنی این مطلب می‌تواند به کسی که این روزها احساس خستگی و فرسودگی دارد کمک کند، با عشق آن را برایش بفرست.


زندگی در همین جزئیات کوچک جریان دارد —در بوی قهوه‌ی صبح، در لمس نور روی صورتت، در لبخند آرام کسی که کنارت است.پس از امروز تصمیم بگیر کارها را زندگی کنی، نه فقط انجام بدهی.

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

متن قانونی دربارهٔ حقوق نویسنده و استفادهٔ علمی از مقالات

تمامی مقالات این وب‌سایت به طور کامل و اختصاصی توسط روان‌شناس هاجر اورنگ نوشته شده‌اند و هیچ بخشی از منابع خارجی اقتباس یا کپی نشده است.

دانشجویان، روان‌شناسان، و متخصصان حوزهٔ سلامت روان می‌توانند از این مقالات برای پژوهش‌های علمی (مانند پایان‌نامه کارشناسی، ارشد یا دکترا)، مقالات پژوهشی یا محتواهای آموزشی استفاده کنند، فقط به شرط رعایت موارد زیر:

نام نویسنده باید به‌وضوح ذکر شود: روان‌شناس هاجر اورنگ

منبع کامل باید نوشته شود: برگرفته از وب‌سایت www.pureinsightstherapy.com

در صورتی که این موارد رعایت نشود و محتوای مقاله بدون ذکر منبع یا نویسنده به‌صورت کامل یا جزئی کپی شود، این عمل سرقت علمی (پلاژیاریسم) محسوب شده و از نظر قانونی پیگیری خواهد شد.

 
 
 

Recent Posts

See All
غم، هم‌راهی که باید شناختنش را یاد گرفت

غم دشمن ما نیست؛ صدایی از درون است که می‌خواهد شنیده شود غم یکی از طبیعی‌ترین تجربه‌های انسانی‌ست، اما بیشتر ما یاد گرفته‌ایم از او فاصله بگیریم. به ما گفته‌اند باید «محکم» باشیم، «مثبت» فکر کنیم و اج

 
 
 

Comments


bottom of page